تاریخ انتشار : چهارشنبه 25 تیر 1404 - 9:46
کد خبر : 133447

✍️محسن هاشمی؛

ترک مخاصمه، نه ترک آرمان

ترک مخاصمه، نه ترک آرمان
به “صلح ایرانی” نیاز داریم؛ ترک مخاصمه انتخابی سخت و پرهزینه است، اما بارها تجربه شده که آینده از آن کسانی است که این هزینه را با آگاهی، جسارت و عزت می‌پردازند

جارستان: ✍️محسن هاشمی‌رفسنجانی؛ رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران؛

تیرماه که فرا‌ می‌رسد، خاطره و حافظه هر ایرانی، بی‌اختیار به سوی موضوعی تاریخی و نقطه عطفی مهم در سیر تحولات انقلاب اسلامی سوق می‌یابد؛ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان نبردی ناشی از جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ که به دفاع مقدس تبدیل شد و ۸ سال، هستی و حیثیت ملتی را در معرض آزمونی سخت قرار داد. در این گذرگاه پُرحادثه، نام هاشمی‌رفسنجانی، چون شمسه درخشان خرد و تدبیر بر پیشانی تاریخ انقلاب حک شده است؛ رادمردی که در کسوت جانشین فرمانده کل قوا، نه تنها جنگ را به شایستگی مدیریت کرد که مسئولیت ترک تخاصم و بعد صلح را نیز با شجاعتی کم‌نظیر پذیرا شد.

 

در ادبیات سیاسی ما، واژه صلح غالباً در تعارض با آرمان‌ها و اصول در ذهن‌ها می‌شود؛ گویی صلح‌طلبی، نشانه انفعال و ترک مقاومت است. حال آنکه همواره نه به صلح در معنای کلاسیک و منفعل آن بلکه به ترکِ هوشمندانه‌ مخاصمه نیاز داریم. بی‌تردید استکبارستیزی، جزءلاینفک اصول انقلاب اسلامی است و همچنان باید به مثابه شاخص هویتی و ارزشی حفظ شود؛ اما درک صحیح از بار معنایی «ستیز» و تفکیک آن از «تداوم خصومت»، عقلانیت انقلابی را از افراط‌گرایی تمایز نشان می‌دهد، در اندیشه راهبردی نظام روشن است.

 

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در دوران دفاع مقدس در کنار تلاش جدی برای تقویت بنیه دفاعی کشور- از حوزه‌های موشکی و نظامی تا بخش‌های صنعتی و هسته‌ای- هنگامی که به این جمع‌بندی رسید که ادامه جنگ دیگر نه ممکن است و نه به مصلحت با تمام توان در مسیر اقناع امام خمینی برای پذیرش قطعنامه گام برداشت. حتی با شجاعتی کم‌نظیر پیشنهاد کرد که مسئولیت پایان جنگ را شخصاً بپذیرد و اگر چنین تصمیمی ناصواب تلقی شود، رهبر انقلاب می‌تواند او را به جرم ختم جنگ اعدام کند.

 

پذیرش قطعنامه ۵۹۸ حتی امروز نیز در ذهن برخی، نه به مثابه تدبیر نجات که چونان نوشیدن جام زهر تعبیر می‌شود. در حالی‌ که بدون آن تصمیم خطیر معلوم نبود انقلاب، تمامیت ارضی و ساختارهای حیاتی کشور چه سرنوشتی می‌یافت. چنین نگاهی در تجربه معاصر نیز تکرار شده است.

 

ما به «صلح ایرانی» نیاز داریم؛ ترک مخاصمه‌ای که از دل تجربه تاریخی، سنت‌های عرفانی، آموزه‌های دینی و فرهنگ بومی‌مان برآمده باشد. در آیین مهر، در آموزه‌های شیعی، در غزل حافظ و موعظه سعدی همواره نشانه‌هایی از مدارا، گفت‌وگو و همزیستی مسالمت‌آمیز با «دیگری» وجود داشته است.

 

ترک مخاصمه، انتخابی سخت و پرهزینه است؛ اما بارها تجربه و دیده شده که آینده از آنِ کسانی ا‌ست که این هزینه را با آگاهی، جسارت و عزت می‌پردازند. امروز هم با همان شجاعت، بپذیریم که برای ساختن ایران قدرتمند باید تنش‌ها را با صبر و متانت و هوشیاری مدیریت کرد و فرصت‌ها را از کف نداد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.